در پروسه انتخاب یک کراس‌اوور میان‌رده، اغلب ذهن‌مان بین دو دسته خودرو می‌گردد: خودروهایی با سابقه و اصالت ژاپنی از یک‌سو و ماشین‌های تازه‌نفس‌تری که با تکنولوژی و طراحی مدرن‌ وارد بازار شده‌اند. حالا بیایید دو نماینده‌ شاخص از این دو دنیا را با هم روبه‌رو کنیم: سوزوکی گرند ویتارا که بیش‌تر شبیه به خاطره‌ای خوش از گذشته است و جک S5 که همه‌چیز را به‌روزتر، هوشمندتر و البته اقتصادی‌تر پیش می‌برد.

قرار نیست فقط با عدد و رقم قضاوت کنیم؛ تجربه‌ واقعی رانندگی، راحتی سرنشینان، هزینه نگهداری و حتی حسی که خودرو به شما می‌دهد، همه در این مقایسه دخیل‌اند.

در این مقاله، با نگاهی بی‌طرف اما دقیق، سراغ ویژگی‌های اصلی این دو کراس‌اوور می‌رویم و نشان می‌دهیم چرا جک S5 در بازار امروز ایران، انتخابی منطقی‌تر و آینده‌نگرانه‌تر است. اگر به فکر خرید یا مقایسه‌ این دو خودرو هستید، تحلیل‌های دقیق تیم گروه خودرویی ستوده چشم‌انداز تازه‌ای پیش روی‌تان باز می‌کند.

در نخستین مواجهه با جک S5، بدون شک حس می‌کنید یک کراس‌اوور اروپایی است. زبان طراحی آن جسورانه اما بدون اغراق است؛ خطوط بدنه دقیق، جلوپنجره‌ای هماهنگ با چراغ‌ها و ارتفاعی که حس اطمینان و تسلط به راننده می‌دهد. ترکیب این عناصر سبب شده ظاهر S5 مدرن و در عین‌حال دلنشین و به‌دور از هیاهوی بی‌منطق برخی طراحی‌های امروزی باشد.

 

و اما سوزوکی گرند ویتارا را داریم که اگرچه در زمان خودش یکی از جذاب‌ترین‌ها به‌شمار می‌رفت، اما طراحی آن حالا کمی رنگ باخته و بیش‌تر مناسب کسانی‌ است که به ظاهرهای کلاسیک‌ علاقه دارند. فرم چراغ‌ها و بدنه ساده است، اما آن نوع سادگی که بیش‌تر به محافظه‌کاری نزدیک است تا مینی‌مالیسم هدفمند.

 

جک S5 با خطوط حجمی نرم و طراحی تهاجمی‌تر در قسمت جلو، نوعی اعتمادبه‌نفس دیداری دارد که در گرند ویتارا کم‌تر دیده می‌شود. این خودرو همچنین به‌دلیل ارتفاع مناسب از سطح زمین، حال‌وهوای یک SUV واقعی را به خوبی القا می‌کند؛ چیزی که برای بسیاری از خریداران اهمیت دارد.

 

در نهایت، اگر از ظاهر خودرو به‌دنبال شخصیتی مدرن و جذاب هستید جک S5 در این بخش به احتمال قوی گزینه مطلوب‌تری خواهد بود.

 

در انتخاب یک خودرو، موتور، شتاب، گیربکس و سیستم انتقال قدرت همان چیزهایی هستند که بعد از چند کیلومتر رانندگی، تازه ماهیت اصلی خودرو را آشکار می‌کنند. این‌جا دیگر شعارها جواب نمی‌دهند، بلکه عدد و تجربه‌اند که حرف اول را می‌زنند. بیایید ببینیم جک S5 و گرند ویتارا در این میدان، چگونه عمل می‌کنند.

جک S5 مجهز به موتور ۲ لیتری توربوشارژ TGDi است؛ پیشرانه‌ای مدرن با چهار سیلندر که قدرتی برابر ۱۷۴ اسب بخار و گشتاور قابل‌توجه ۲۶۵ نیوتن‌متر تولید می‌کند. این یعنی در مسیرهای شهری و بین‌شهری، شتاب و کشش کافی برای عبور از موانع، سبقت‌های سریع و سربالایی‌ها در اختیار راننده است.

از طرف دیگر، سوزوکی گرند ویتارا با موتور ۲.۴ لیتری تنفس طبیعی، توان تولید ۱۶۹ اسب بخار و ۲۲۷ نیوتن‌متر گشتاور را دارد. هرچند روی کاغذ اختلاف زیادی دیده نمی‌شود، اما در دنیای واقعی، توربو بودن جک S5 در رانندگی‌های شهری، یعنی این‌که واکنش موتور چابک‌تر و سریع‌تر خواهد بود.

 

جک S5 در تست‌های استاندارد، شتاب صفر تا صد حدود ۱۱.۷ ثانیه را ثبت کرده، در حالی‌که گرند ویتارا در بهترین حالت، به ۱۲.۵ ثانیه نیاز دارد. این تفاوت کوچک روی کاغذ، در تجربه‌ رانندگی، کاملاً محسوس است.

جک S5 از گیربکس اتوماتیک دوکلاچه ۶ سرعته (DCT) بهره می‌برد؛ نوعی سیستم انتقال قدرت که به‌ویژه در ترافیک‌های سنگین شهری عملکردی نرم، سریع و بدون لگ دارد. این گیربکس‌ها که معمولاً در خودروهای اروپایی دیده می‌شوند، هم به کاهش مصرف سوخت کمک می‌کنند و هم رانندگی را لذت‌بخش‌تر می‌کنند.

 

در مقابل، گرند ویتارا از گیربکس ۴ سرعته‌ سنتی استفاده می‌کند. این گیربکس اگرچه دوام بالایی دارد و سال‌ها امتحان خود را پس داده، اما به‌لحاظ تکنولوژیکی، عضوی از نسل قبل محسوب می‌شود. تعویض دنده‌ها در گرند ویتارا کندتر، مصرف سوخت بالاتر و واکنش موتور هماهنگ کم‌تری دارد.

 

در دنیایی که سوخت ارزان نیست، جک S5 با مصرف ترکیبی تنها ۷.۷ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر، یک انتخاب اقتصادی‌تر است. این عدد برای گرند ویتارا بین ۹ تا ۱۰ لیتر متغیر است، آن هم در شرایطی که قدرت و شتاب کم‌تری ارائه می‌دهد. به زبان ساده: هم بیش‌تر مصرف می‌کند، هم کم‌تر می‌تازد.

از نظر سطح فناوری، جک S5 باز هم برنده است. این خودرو به فناوری توربوشارژ نسل جدید TGDi مجهز است که بهره‌وری بالاتری از سوخت و عملکرد بهتری از موتور استخراج می‌کند. همچنین سیستم فرمان برقی، درایو بای وایر و کنترل الکترونیکی مصرف سوخت در S5 به‌کار گرفته شده‌اند.

گرند ویتارا به‌عنوان خودرویی با عمر طراحی بالای ۱۵ سال، فاقد بسیاری از تکنولوژی‌های به‌روز است. در آن خبری از فرمان برقی یا سیستم‌های پیشرفته‌ مدیریت پیشرانه نیست. تکنولوژی‌ها در گرند ویتارا بیش‌تر معطوف به دوام و سادگی‌اند، نه بهینه‌سازی یا ارتقای تجربه رانندگی.

 

با این اوصاف، در یک مقایسه‌ فنی تمام‌عیار، جک S5 با بهره‌گیری از تکنولوژی روز، مصرف پایین‌تر، عملکرد قدرتمندتر و گیربکس به‌روز، به‌وضوح نسبت به گرند ویتارا برتری دارد. حتی اگر طرفدار برندهای باسابقه باشید، نمی‌توان انکار کرد که در سال ۱۴۰۴، خودرویی مثل S5 به‌مراتب هوشمندتر، سریع‌تر و بهینه‌تر خودرویی با طراحی ۱۵ سال پیش عمل می‌کند.

 

خودرو، فقط مجموعه‌ای از اعداد و آپشن‌ها نیست. تجربه‌ واقعی رانندگی، مهم است که وقتی شما پشت فرمان می‌نشینید، پای‌تان را روی پدال می‌گذارید و فرمان را می‌چرخانید، چه میزان رضایت دارید. در این زمینه، جک S5 و سوزوکی گرند ویتارا دو روایت متفاوت دارند.

 

از همان لحظه‌ اول که استارت را می‌زنید، حس می‌کنید که جک S5 برای شهر طراحی شده؛ اما نه از آن مدل‌هایی که در جاده کم می‌آورند. سیستم فرمان برقی، هم در سرعت‌های پایین، چرخش بسیار نرمی دارد و هم در سرعت بالا با سفت‌شدن هوشمند، حس کنترل کامل‌تری به راننده می‌دهد.

 

شتابگیری سریع، عملکرد بی‌وقفه‌ گیربکس دوکلاچه و هندلینگ منطقی سبب می‌شود در مسیرهای شلوغ شهری، رانندگی با S5 راحت، سریع و بدون تنش باشد. در عین حال، هنگام حرکت در اتوبان‌ها یا جاده‌های بین‌شهری، خودرو استواری خود را حفظ می‌کند و حتی در مانورهای ناگهانی یا پیچ‌ها هم از پایداری آن کم نمی‌شود.

 

جک S5 با تعلیق دقیق تنظیم‌شده، هم ضربه‌گیری خوبی دارد، هم مانع از تاب خوردن بدنه در سرعت‌های بالا می‌شود. عایق‌بندی کابین آن نیز یکی از نکات مثبت این خودرو است؛ صدای موتور، باد و جاده به‌حداقل رسیده و همین موضوع، سفرهای طولانی را به تجربه‌ای خوشایند تبدیل می‌کند.

 

اضافه کنید به این‌ها سیستم تهویه مطبوع دوگانه، صندلی‌های چرمی مجهز به گرم‌کن، نویگیشن و مانیتور بزرگ لمسی با دوربین عقب. همه‌چیز در کنار هم کاری می‌کند که راننده هم در ترافیک، هم در جاده، حس خستگی نکند.

 

در سمت مقابل، سوزوکی گرند ویتارا سعی دارد با اصالت ژاپنی‌اش وارد بازی شود. سیستم تعلیق آن سفت‌تر است، که البته در جاده‌های کوهستانی یا ناهموار، مزیت محسوب می‌شود. اما همین سفتی، در ترافیک شهری یا مسیرهای معمولی، ضربات بیش تری به اتاق وارد می‌کند.

فرمان در گرند ویتارا از نوع هیدرولیک است، و اگرچه دقت قابل قبولی دارد، اما در سرعت‌های پایین احساس سنگینی بیش‌تری به راننده منتقل می‌شود. از نظر صدای کابین نیز، عایق‌بندی ضعیف‌تر سبب می‌شود صداهای موتور و باد بیش‌تر به گوش برسند؛ به‌ویژه در سرعت‌های بالای ۹۰ کیلومتر.

صندلی‌ها ساده‌ترند، تنظیمات دستی دارند و از گرم‌کن و مموری خبری نیست. سیستم تهویه عملکرد معمولی دارد و در نبود سیستم کنترل دوگانه، گاهی در فصل‌های گرم یا سرد، تنظیم دمای یکسان برای همه‌ی سرنشینان ممکن نیست.

 

جک S5 با ابعاد جمع‌وجورتر و دوربین عقب، در فضاهای تنگ راحت‌تر پارک می‌شود. سیستم فرمان برقی هم در پارک دوبل‌ها، تفاوت بزرگی ایجاد می‌کند. گرند ویتارا از این نظر کمی چالاکی سطح پایین‌تری دارد؛ ابعاد بدنه کمی بزرگ‌تر است و فرمان سنگین‌تر، عاملی است که پارک‌کردن در معابر شلوغ برای رانندگان کم‌تجربه را کمی چالش‌برانگیز باشد.

بنابراین گفته‌ها، جک S5 یک انتخاب شهری-جاده‌ای متوازن و حرفه‌ای‌ به‌شمار می‌رود. اگر به‌دنبال خودرویی هستید که در ترافیک شهری خسته‌تان نکند، در سفرهای طولانی آرامش‌تان را برهم نزند و در عین حال کنترل خوبی روی پیچ‌ها و سرعت داشته باشد، انتخاب ساده است: جک S5.

گرند ویتارا همچنان برای کسانی که با جاده‌های خاکی و مسیرهای کوهستانی سروکار دارند، گزینه‌ای قابل‌احترام است، اما واقعیت این است که امروز، در دنیایی که شهرنشینی غالب شده و تکنولوژی حرف اول را می‌زند، رانندگی با S5 تجربه‌ای از یک نسل بالاتر را به شما می‌دهد.

 

اگر دو خودرو را مثل دو مهمان از دو دوره‌ متفاوت فرض کنیم، جک S5 کسی‌ است که با گوشی هوشمند، پاوربانک، ایرپاد و لیوان قهوه‌ استارباکس وارد می‌شود؛ در حالی‌که گرند ویتارا مهمان باوقاری‌ است که شاید هنوز تلفن تاشو دارد و به جای اسپاتیفای، هنوز توی ضبط ماشینش سی‌دی می‌گذارد.

تفاوت‌ها در این بخش کم نیستند؛ بلکه انگار قرار است نیمی از رقابت را همین‌جا ببازیم یا ببریم.

 

جک S5 با یک نمایشگر لمسی بزرگ (در نسخه‌های فول اتوماتیکش)، سیستم صوتی با کیفیت قابل قبول و پشتیبانی از USB و AUX و گاهی بلوتوث، خودش را به‌روز نشان می‌دهد. درحالی‌که گرند ویتارا، حتی در نسخه‌ فول آپشن، نمایشگر لمسی ندارد و سیستم صوتی‌اش اگرچه کیفیت بالایی دارد، اما امکاناتش به نسبت امروز محدود و سنتی است. این‌جا جک S5 حسابی جلو می‌افتد.

 

جک S5 به سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک با کنترل دوگانه مجهز است؛ در حالی که گرند ویتارا در اکثر مدل‌های بازار، تهویه دستی دارد. این یعنی جک در سفرهای شهری و جاده‌ای، تجربه‌ راحت‌تری برای سرنشین‌ها فراهم می‌کند.

در نسخه‌های فول جک S5، صندلی‌های جلو نه تنها تنظیمات برقی دارند، بلکه مجهز به گرم‌کن هم هستند. چیزی که در گرند ویتارا دیده نمی‌شود، مگر در نسخه‌های خاص بازار جهانی که وارد ایران نشده‌اند.

جک S5 تقریباً همه‌ این امکانات را دارد. از دوربین عقب گرفته تا سنسور دنده عقب و آینه‌های جانبی برقی با گرم‌کن. در حالی‌که گرند ویتارا در نسخه‌های پایه‌اش این موارد را ندارد و در نسخه‌های فول هم به سختی به امکانات روز نزدیک می‌شود.

جک S5 سانروف دارد، کروز کنترل دارد و برخی نسخه‌ها حتی به ورود و استارت بدون کلید مجهز است. گرند ویتارا سانروف را دارد (در مدل فول)، اما خبری از ورود بدون کلید یا کروز کنترل در همه‌ مدل‌ها نیست.

پس بدیهی است که گرند ویتارا خودرویی‌ است با شخصیت مقاوم و جان‌سخت، اما در بخش آپشن و امکانات، مثل کسی‌ است که از تکنولوژی دور مانده و فقط با زور و قدرتش جلو می‌آید. جک S5 شاید به اندازه‌ رقیبش جان‌سخت نباشد، اما به وضوح برای رانندگی راحت‌تر، مدرن‌تر و پر زرق و برق‌تر طراحی شده است.

 

در مقایسه‌ جک S5 با سوزوکی گرند ویتارا، آنچه آشکارا به چشم می‌آید، شکاف عمیق میان نسل‌ها است؛ نه فقط در طراحی و امکانات، بلکه در نگاه به رانندگی، رفاه، تکنولوژی و سبک زندگی. اگرچه گرند ویتارا همچنان به‌عنوان نماد استقامت و دوام در ذهن بسیاری از علاقه‌مندان به شاسی‌بلندهای واقعی باقی مانده، اما جک S5 با زبان طراحی امروزی، لیست بلندبالایی از امکانات رفاهی، ایمنی و مصرف بهینه‌تر، خود را به‌عنوان گزینه‌ای عقلانی و آینده‌نگرانه مطرح کرده است.

اکنون تصمیم با شما است: اگر به دنبال تجربه‌ای کلاسیک، پرقدرت و ماندگار هستید، گرند ویتارا همچنان حرف برای گفتن دارد. اما اگر اولویت شما طراحی به‌روز، امکانات رفاهی کامل، هزینه‌های نگهداری پایین‌تر و خدمات پس از فروش در دسترس است، جک S5 گزینه‌ای است که نمی‌توان از آن چشم پوشید.

و درست در همین نقطه است که گروه خودرویی ستوده با سال‌ها سابقه درخشان در فروش و خدمات پس از فروش برندهای معتبر خودرو از جمله فونیکس، ام‌وی‌ام، لاماری و جک، در کنار شما است